خاستگاه آموزش پداگوژی

 آموزش پداگوژی قبل از مربیگری ضرورت دارد. اما یکی از سوالات مهم در مورد پداگوژی مفهوم آن است. واژه ی پداگوژی از سال 1580 میلادی از زبان فرانسه وارد زبان انگلیسی شده است. در زبان فارسی واژه ی پداگوژی را دکتر هوشیار (1327) به معنای « وجدان و اراده ی پرورشی » به کار گرفته است. در فرهنگ معاصر انگلیسی-فارسی (باطنی، 1383، ص 787 ) واژه های پداگوژی، پداگوژیک، پداگوژیکال و پداگوژیکالی به ترتیب تعلیم و تربیت یا آموزش و پرورش، تربیتی یا آموزشی، از لحاظ آموزشی و واژه ی پداگوگ معادل معلم سخت گیر و مقرراتی ترجمه شده است. این واژه در فرهنگ معاصر هزاره نیز معلم خشک یا مقرراتی ترجمه شده است.  (حق شناس و دیگران، 1385، ص 1214 ).

سیر تحول واژه ی پداگوژی

واژه ی پداگوژی (Paidagogos) در زادگاه خود ، یونان باستان ، ترکیبی است ازpaidos به معنای « کودک » وago به معنای « هدایت ». در کتاب جمهوری افلاطون « پداگوگ » لَله ای است که مسئولیت همراهی کودک را به آموزشگاه بر عهده دارد. در لغت نامه های فرانسه، مانند روبر، واژه ی پداگوژی معادل آموزش اخلاقی کودکان تعریف شده است. این تعریف در لغت نامه تخصصی پداگوژی بوئیسون مورد نقد قرار گرفته و پیشنهاد شده است: «پداگوژی، جسم، ذهن و اخلاق را در بر می گیرد» (دوبو آ، 2002 ).

اما صاحب نظرانی مانند دورکهایم واژه ی پداگوژی را به عنوان نظریه ی علمی مطالعه چگونگی فرایندهای یاددهی-یادگیری با هدف تمییز ارزش ها و روشن ساختن و هدایت نمودن عمل تدریس تعریف کرده اند (دورکهایم، 1938)

ضرورت پداگوژی

امروز در جامعه ی دانش بنیان با گسترش یادگیری الکترونیکی و ممکن شدن ساختن دانش به وسیله ی یاد گیرنده با همیاری مدرس، به کار گیری دانش و آموزش پداگوژی، با توجه به تفاوت های فرهنگی و اجتماعی دانش جویان و اساتید، بیش از پیش ضرورت یافته است.

چگونگی کاربرد این واژه در تبیین تدریس یا به عبارت دیگر، علم و هنر یاددهی-یادگیری در گذار از آموزش اقتدار گرا به آموزش تجربی گرا برای جامعه ی یادگیرنده و به هم پیوسته دیجیتالی بسیار اهمیت یافته است. برای نمونه ، واژه ی پداگوژی را، در دهه ی 1970 میلادی، به درستی پداگوگ برزیلی، پائولو فریره، در کتاب آموزش ستم دیدگان (1976) به کار برده است. در این اثر فریره ضرورت پرداختن به مسائل ملموس (موقعیت مسئله ) را برای تعامل، تجربه و تأمل میان یادگیرنده، مدرس و اجتماع، در فعالیت های یادگیری، تحلیل و بازنمایی کرده است. دغدغه ی جست و جوی بار معنایی یا آورد پداگوژی در گذر زمان و مکان، ریشه در احترام به استقلال یاد گیرنده و توجه به نیاز های او در بستر فرهنگی و اجتماعی گوناگون دارد.

بنیان پداگوژی

به عبارت دیگر، واژه ی « پداگوژی » با تمرکز بر کودک به عنوان یادگیرنده – در مقابل واژه ی آندراگوژی که بر بزرگ سال به عنوان یاد گیرنده تأکید دارد – متغیری است که از تحول دانش، نگرش ها و صلاحیت های مورد نیاز فرد و جامعه، در گذر زمان، تبعیت می کند. از این رو، در این گذار، به ویژه با پدید آمدن رویکرد های تجربی و روان شناسی علمی، یاد گیرنده ی دیگر به عنوان « ظرف خالی که باید پر شود » تلقی نمی شود، بلکه باید به عنوان یاد گیرنده هوشمند علاوه بر تسلط بر مهارت های پایه ی سواد به مهارت های تفکر، تفکر انتقادی، خلاقیت برای ایفای نقش فعال، کشف کننده و سازنده ی دانش در جهان پیچیده و به هم پیوسته ی امروز مجهز شود. در این فرایند یاددهی – یادگیری هدف، تغییر یادگیرنده نیست، بلکه هدف، یافتن «خود» و تحقق بخشیدن به خویشتن خویش یا «فردیت یافتن» در رابطه با «دیگری»، با «محیط زیست» و با «هستی لایتناهی» است.

پداگوژی و نظریه پردازان

این دیدگاه پداگوژی را روسو (فصل پنجم کتاب حاضر) در قرن هجدهم میلادی تأکید بر ضرورت مشاهده ی طبیعت و تعقل در قانون مندی آن برای فهم و هم زیستی با آن و نه تسلط و تخریب آن بیان کرده است. این مطالبه، امروز از جمله الزامات توسعه ی پایدار در مقیاس جهانی برای حفظ محیط زیست شناخته شده و به تدوین «دستور کار 21» انجامیده است. در جهان به هم پیوسته و پیچیده ی قرن بیست و یکم، مدرسه به عنوان فضای انتقال «دانش رشته ای» که در قرن نونزدهم میلادی شکل گرفت، دیگر پاسخ گو نیست. بلکه همان طور که قبلا اشاره شد، قرن بیست و یکم، قرن یاد گیری اعلام شده است: یادگیری برای دانستن، انجام دادن، بودن و یاد گیری برای با هم زیستن (دلور، 1996).

یادگیری و یاددهی در آموزش پداگوژی

ضرورت توجه به جایگاه و نقش آموزش پداگوژی در فرایند یاددهی- یادگیری

مدرسه در جامعه ی دانش بنیان در پیوند با فضای یادگیری دیجیتال، دسترسی به اطلاعات و دانش را با سرعتی بی سابقه ممکن ساخته است. در محیط های یادگیری هوشمند برای صیانت از «فردیت» یادگیرنده، به معلم و یادگیرنده ی هوشمند نیاز است. از این رو تعامل و پیوند میان فناوری، بستر جامعه و سازماندهی فرایند یاددهی-یادگیری ضرورت تام یافته و توصیه می شود (کنفرانس جهانی جامعه ی اطلاعاتی، 2012). به عبارت دیگر، کاربرد پداگوژی به عنوان علم و هنر یاددهی- یادگیری در پیوند با فناوری اطلاعات و ارتباطات مستلزم توجه و حصول اطمینان از کاربردپذیری است. این امر در چرخه ی طراحی، اجرا و ارزیابی برنامه های یادگیری الکترونیکی به کیفیت یادگیری می انجامد. مشروط بر این که فناوران بار معنایی کلیدواژه ی پداگوژی (نظری و عملی ) را در ظرف زمان به درستی دریافت کنند و به کار برند. به نقل از برنشتین (2001، ص 368-367)، «در عصر رسانه الکترونیک جهانی شده به جامعه ی پداگوژیزه شده ( یا جامعه ی یادگیری ) نیاز است». طبق این نظر، کشور های جهان به دو دسته تقسیم می شوند: «کشور های ضعیف» که با اقتصاد جهانی هم سو هستند و «کشور های قوی» که در حال شکل دادن به هویت خود با کمک طراحان و کارپردازان دانش اند که بالقوه نیروی جدید پداگوگ ها را تشکیل می دهند. با توجه به مراتب یاد شده می توان گفت، پیش بایست تحقق جامعه ی یادگیری، تفهیم و تفاهم میان پژوهشگران، نظریه پردازان، کارگزاران، سیاست گذاران و سرمایه گذاران در حوزه ی یادگیری و ضرورت های آن است.

روند تکوینی آموزش پداگوژی

همان طور که نظریه و کاربرد در پیوند با هم راهنمای پیشرفت انسان بوده در آموزش نیز به این پیوند نیاز است. آگاهی از سیر تحول نظریه های یادگیری و کاربرد آن در فرایند یاددهی-یادگیری به کار آمدی و اثر بخشی نظام آموزشی و در نتیجه توان مند سازی شهروندان و توسعه ی انسانی می انجامد. شایان ذکر است که شناخت روند تکوینی مفهوم آموزش پداگوژی در غرب، از دوران باستان تا به امروز، به معنای تقلید از آن نیست، بلکه این شناخت در بهینه سازی فرایند های یاددهی – یادگیری و پژوهش های هزینه – اثربخشی برای ساختن جامعه ی یادگیری، در مقیاس ملی، سودمند واقع می شود. غرب در گذار از دوران باستان به قرون وسطا و سپس عصر روشنگری ضرورت عبور از «تصور» به «تصدیق» را، که لازمه ی علم تجربی است، دریافت کرده و به آن صراحت بخشیده است (دهخدا، 1373).

آموزش پداگوژی در اثر جدید

در این گذار، در بستر عصر روشنگری، «تکلیف» با «تصدیق» مبتنی بر فعال ساختن عقل و اندیشیدن جایگزین شده است. کلیسای سنتی، قدرت سیاسی را ناشی از قدرت الهی می پنداشت و اطاعت از حاکم را همانند اطاعت از خداوند یکتا می دانست. با نفی عقل انسانی، به مثابه قدرت تشخیص، مانع از فردیت یافتن انسان ها به کمک عقل و اندیشیدن برای شناخت قانون مندی طبیعت و آفرینش می شد. امروز در عصر فناوری های نو و همگرا هم چنان شاهد گام های بلند در عبور از «تصور» به «تصدیق» در جهت شناخت قانونمندی طبیعت، از بی نهایت خُرد تا بی نهایت کلان، می باشیم. قبول «تصدیق» قانونمندی طبیعت مارا به عنوان سرنشینان سفینه ی زمین ملزم به هم زیستی با هم، حفاظت از محیط زیست و نه تخریب آن می دارد.

جایگزینی «تکلیف» با «تصدیق» در فرایند یاددهی-یادگیری عبور از آموزش پداگوژی سنتی و اقتدار گرا به پداگوژی نوین و تجربی گرا را با همیاری برای ساختن دانش می طلبد. امروز شناخت نظریه های یادگیری، انتخاب و به کارگیری الزامات آن ها در فرایند های یاددهی-یادگیری تضمین کننده ی کیفیت پیامد های یادگیری، اعم از حضوری و بر خط، به شمار می رود. امید است با مطالعه ی این مقاله و مقالات دیگر در زمینه ی پداگوژی، زمینه ی فراگیری روند تکوین علم و هنر یاددهی – یادگیری ( پداگوژی ) در سرزمین کهن ایران از دوران باستان تا کنون به خوبی فراهم گردد.

 

آموزشگاه صدر اندیشه

آموزشگاه صدراندیشه با بیش از 30 سال سابقه درخشان زیر نظر سازمان فنی و حرفه ای کشور با داشتن تیم حرفه ای و با تجربه‌ توانسته بهترین آموزش های مناسب کسب و کار و ارتقا مهارت را برای هنرجویان ارائه دهد.

اینستاگرام صدر اندیشه

آدرس: اصفهــــان بر خیابان محتشم کاشانـی روبروی کوچه 42 – پلاک 15 – آموزشگاه فنی و حرفه ای صدر اندیشه

شماره تماس: 0993383168003136296732